معناداری

"معناداري" در علوم دو معنا دارد. يکي "معناداري آماري" است: احتمال اين که نتايج صرفا تصادفي باشند، که در بخش آناليز توضيح داده مي شود. ديگري، که در اين جا صحبت مي کنيم، اين است که "کاربردهاي آن چه اندازه است؟" در پژوهش هاي پزشکي اين مفهوم را با "ارزش باليني" مشخص مي کنند.
افراد مختلف ممکن است به دلايل متفاوتي به نتايج شما علاقه مند باشند. يک کارخانه دار ممکن است به آلياژ توليدي شما علاقه نشان دهد زيرا رنگ آن مورد پسند مردم است، گرچه خود آن کمکي به پيشرفت تئوري نمي کند. نظريه پردازان ممکن است به تئوري شما علاقه نشان دهند در حالي که تا دهه هاي بعد کاربردي براي آن يافت نشود. برخي پژوهش ها ارزش کاربردي و نظري بالايي دارند وبرخي نه.
معناي يک پژوهش همواره به خوبي آشکار نيست، حتي براي پژوهشگران آن. يک مشکل شايع پژوهشگران هنگام برخورد با افراد غير متخصص اين است که چون خودشان از معناي پژوهش آگاه اند، تصور مي کنند که ديگران نيز اين را مي دانند و نيازي به توضيح درباره آن نيست.
مثال
در اين مثال، با استفاده از تئوري گراف مي توان پيچيدگي توليد ابزار را با نمايش ابزارها و مواد مورد نياز براي ساختن آن ابزار مورد نظر، اندازه گيري کرد.
1- براي ساختن تبر چخماقي، نياز به سنگ چخماق و سنگ چکش داريد.
2- براي ساختن تبر چخماقي، نياز به سنگ چخماق، سنگ چکش و چکش نرم داريد.
3- براي ساختن چکش نرم، نياز به شاخ و سنگ چکش داريد.
4- همان طور که مي بينيد... اين مطلب را به آساني مي توان با تئوري گراف نمايش داد که به شما اجازه مي دهد پيچيدگي ساخت اين ابزارها را اندازه گيري کنيد.
اما معناي اين چيست؟ چه کسي به پيچيدگي ساخت ابزارهاي سنگي باستاني اهميت مي دهد؟ خوب، شما مي توانيد عين همين روش را براي ابزارهاي مدرن به کار بگيريد تا دريابيد هر مرحله از ساخت ابزار چه ميزان از نظر اکولوژيک سالم است. اين کار در دنياي مدرن معناي بالايي دارد، اما بيشتر مردم اين را متوجه نمي شوند مگر آن که به آن ها توضيح داده شود. در بسياري از پژوهش ها، مانند اين، نمونه هاي کوچک و قابل کنترل استفاده مي شوند تا اصل بنيادي آن بررسي شود. اگر کار شما در اين گروه قرار مي گيرد، هنگام توضيح آن بايد بسيار دقيق باشيد.
تمرين
به پرسش هاي زير پاسخ دهيد و نظرات خود را به خود پرينت يا اي ميل کنيد تا در آينده استفاده شود.